دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک در 32هزارگزی جنوب باختری آستانه. دارای 135 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک در 32هزارگزی جنوب باختری آستانه. دارای 135 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
که به ده زبان سخن گوید، کنایه از کسی که هر بار یک گونه حرف زند. متلون. مقابل یک دل و یک زبان: دلارام گفت ای شه نیکدان نه هر زن دودل باشد و ده زبان. اسدی. در گوشه ای بمیر و پی توشۀ حیات خود را چو خوشه پیش خسان ده زبان مخواه. خاقانی. و هر که چون سوسن ده زبان و چون لاله دو روی گشتست روزگارش به خنجر تیز چون بنفشه زبان از راه قفا بیرون کشیده است. (سندبادنامه ص 17). کای سوسن ده زبان چه بودت کاندیشۀ من زبان ربودت. نظامی
که به ده زبان سخن گوید، کنایه از کسی که هر بار یک گونه حرف زند. متلون. مقابل یک دل و یک زبان: دلارام گفت ای شه نیکدان نه هر زن دودل باشد و ده زبان. اسدی. در گوشه ای بمیر و پی توشۀ حیات خود را چو خوشه پیش خسان ده زبان مخواه. خاقانی. و هر که چون سوسن ده زبان و چون لاله دو روی گشتست روزگارش به خنجر تیز چون بنفشه زبان از راه قفا بیرون کشیده است. (سندبادنامه ص 17). کای سوسن ده زبان چه بودت کاندیشۀ من زبان ربودت. نظامی